ابداً ! در مرگ، نیستی نیست. مرگ، تعالی و گسترش هستی انسان است.

امام حسین (ع)، فانی فی الله است و مرگ ارادی دارد. وقتی در صحنه کربلا هم کشته شد، آن یک مرگ ظاهری بود و خوب، به شهادت رسید.

[اما] حضرت امام حسین همان موقع هم که در مدینه و در خانه خودش نشسته بود، فانی فی الله بود. هر ولی ای به مقام فنا رسیده است و الّا ولی کامل نیست. ولی، همیشه در مرگ اختیاری به سر می برد. مرگ اختیاری یعنی اینکه از خودش نیست.مرگ اختیاری را چگونه مثال بزنیم؟

عرفا یک مثال خوبی زده اند.

وقتی یک میّت را به دست غسّال می دهند، غسّال آن را حرکت می دهد و این میّت، مقاومتی ندارد؛ کالمیّت بین الیدی الغسّال.

مرگ اختیاری هم به این معناست که انسان در مقابل اراده حق تبارک و تعالی و خواست خداوند، از خود مقاومتی نداشته و تسلیم امر خداوند باشد. مانند میّت است یعنی خودش در مقابل خواست خداوند مقاومت و مخالفتی نمی کند و دست حق او را حرکت می دهد.این مقامی است که اولیا به آن رسیده اند و از آنجا که امام حسین (ع) یک ولی کامل است، این مقام فنا را دارد.

[از طرف دیگر] اولیا از مرگ نمی ترسند؛ قرآن کریم هم اینگونه صفت اولیا را بیان می کند که: « لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ » بنابراین ولیِ خدا خوف ندارد، غصه هم ندارد.

او عاشق فنای در حق است. این مرگ و شهادت ظاهری، در ظاهر است. ولیِ خدا، آن وقتی هم که در جبهه شرکت نمی کند و به دست ظالمی کشته نمی شود، همچنان در مقام فنا هست.

به قول یکی از عرفا که جمله زیبایی در این باب دارد؛ او کسی جز مولوی نیست:مرگ را دانم ولی تا کوی دوست / راه اگر نزدیک تر داری بگو

مرگی که تو می گویی را می شناسم اما این مهم نیست، راهی نزدیکتر و سریع تر از این به من بگو.

بنابراین داستان اولیای خداوند، داستان دیگری است. مسئله کربلا هم همین است. قتل در عالم زیاد بوده است؛ قتل، غارت، کشتن، ظلم، ظالم، مظلوم و … . در بدو خلقت، از همان روزی که پسران حضرت آدم (ع) یکی به دست دیگری کشته شد، قتل اتفاق افتاد. از همان وقتی که خداوند می خواست انسان را بیافریند، [فرشتگان به خداوند] گفتند که این موجودی است که خون ریز است و « وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِک » و این از همان روز اول [برای فرشتگان] معلوم بود.

در عالم خیلی قتل بوده است ولی صحنه هایی در تاریخ هست که با اینکه در تاریخ اتفاق افتاده اما تجلی الهی دارد.اگر کسی با معرفت به این مسئله نگاه کند، شهادت امام حسین یک چیز دیگر است.

اما اگر کسی به امام حسین معرفت نداشته باشد، گمان می کند که این هم یک قضیه مانند سایر قضایا است.

اگر کسی امام حسین را به عنوان یک ولیِ خداوند بشناسد، در آن صورت می داند که آن صحنه شهادت، چه صحنه ای است.

این حرف خیلی زیباست که: « امام حسین در مدینه، فانی فی الله بود. »همیشه مقام فنا داشت چرا که ولی خداست.