انا لله و انا الیه راجعون
ستوان سوم سید مهدی جودی ثانی از رزمندگان نیروی زمینی ارتش در دفاع از حریم اسلام، میهن و انسانیت به شهادت رسید.
ستوان جودی ثانی پیش از این در تیپ 377 نیروی زمینی ارتش در قوچان و در رسته توپخانه خدمت می‌کرد که صبح روز گذشته در منطقه فرودگاه السین به فیض عظیم شهادت نائل آمد.
مراسم تشییع پیکر این شهید بزرگوار صبح جمعه پس از برگزاری مراسم دعای ندبه از مقابل مهدیه شهر قوچان برگزار خواهد شد.
شهید جودی، هشتمین شهید مدافع حرم ارتش سرافراز جمهوری اسلامی ایران است.
شهید محمد جلال ملک محمدی چندی پیش در جریان آزادسازی موصل مجروح شد و به خاطر آسیب‌های فراوان مجروحیت در بیمارستان بستری بود و نهایتا به کاروان شهدای مدافع حرم پیوست.
رزمنده بسیجی مدافع حرم شهید «حمید قنادیان» در راه دفاع از اسلام و اهل بیت علیه السلام در نبرد جبهه سوریه به مقام رفیع شهادت نائل گشت.
شهید مدافع حرم «حیدر جلیلوند» در راه دفاع از اسلام و حریم آل الله در نبردهای سوریه بشهادت رسید .
تاریخ شهادت: ۲۱ خردادماه ۹۶
"جواد محمدی" از پاسداران شهر "درچه" در استان اصفهان سه شنبه 16 خردادماه در نبرد با تروریست های تکفیری در استان حماه به فیض شهادت نائل آمد.
از این شهید مدافع حرم یک فرزند دختر به نام فاطمه به یادگار مانده است.
زمان و مکان مراسم تشییع پیکر این شهید مدافع حرم متعاقبا اعلام خواهد شد.
سید بزرگوار از بنیان گزاران لشگر فاطمیون که سرانجام در 16خرداد95 در شرق تدمر به شهادت رسید .
"محمد حسینی" ملقب به "سلمان" مسئول اطلاعات تیپ حضرت فاطمه زهرا(س)که چند روز قبل در حین ماموریت شناسایی در منطقه "التنف" در نزدیکی مرزهای مشترک عراق و سوریه براثر انفجار مین به شهادت رسید.
فریدون احمدی پس از تحمل تقریبا یک سال و نیم اسارت توسط مسلحین تکفیری به شهادت رسید . ایشان در جریان عملیات آزادسازی خان طومان به همراه احمد محمدی به اسارت مسلحین در آمدند.
لینک خبر اسارات : اینجا
احمد محمدی اسفند ۹۵ پس از رهایی از چنگال مسلحین به کشور برگردانده شد ولی فریدون احمدی ماند و به یاران شهیدش پیوست ..
گروه خبری تحولات جهان اسلام ضمن عرض تبریک و تسلیت خدمت خانواده محترم ایشان و دوستان و نزدیکان شهید بزرگوار، از خداوند متعال برای خانواده محترمشان صبر جمیل مسئلت می نماییم.
لینک خبر بازگشت احمد محمدی : اینجا
در اندوه فراغ أبدی سردار خلوص و جهاد و شهادت،
شعبان نصیری،
شهیدی از تبار شهدای بدر...
الذین اذا اصابتهم مصیبة، قالوا انّا لله و انّا الیه راجعون..
من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدواالله علیه، فمنهم من قضیٰ نحبه، و منهم من ینتظر
شعبان عزیز ما، مصداق "و منهم من ینتظر" بود
در تمام مدت بیش از سه دهه که او را میشناختم، از میانه دفاع مقدس، و از روزهای اغازین شکل گیری یگان مجاهدین "بدر"،.. او در دفاع از حق، همانگونه که حق را میشناخت، لحظه ای درنگ نداشت. محکم و استوار و مرصوص، با عزمی جزم و إیمانی قرص،..
بی پروا تر و شتابان تر از او، ندیدم،
مانند ابوذر، تند و تیز بود، و مانند مدافعان ولایت حضرت ابا عبدالله، تشنه دفاع و مبارزه ، و شیدای شهادت،...
سری نترس داشت، و دلی دریائی، زبانش همچون شمشیر بٌرّنده بود، و شمشیر اَش هرگز در نیام نماند...
در هیچ نبردی، هیچگاه ندیدم که پیشاپیش نیروهای تحت امر اَش نباشد،. فرمانده ای قاطع و فرمانبری مطیع بود.
در هیچ امری اهل مسامحه و مماشات نبود، بویژه عاشق مجاهده بود،
علقه ای وصف ناشدنی با مجاهدین عزیز و جماعت خالص "بدریّون" داشت، خصوصاً پیوندی معنوی و مستحکم با عزیزانی چون مهندس مجاهد، حاج ابو مهدی و فرمانده دلیر، حاج ابو حسن عامری..
طاقت دوری از جبهه نبرد را نداشت، و ندیدم زمانی را که در تب و تاب نبرد، نبوده باشد..
ایکاش توفیق بیشتری در تعاطی رای با او میداشتم، بویژه در این اواخر، و پس از اخرین دیدارم که در جمع صمیمی عده ای از یاران قدیمی بدر، به میزبانی حضرت مهندس ابومهدی عزیز او را دیدم..
باورم نمیشود...
رمضان بود،..
شاید اخرین رمضانی که شعبان را میتوانستم دیدار کرد...
بعد از ان، تنها بر بال کلمات و تبادل پیامهایی از راه دور...!
راه دور،... و بسیار دور...
و اینک امّاٰ، به اخرین پیامی که برای شعبان عزیز ارسال کردم، در صفحه ای که هرگز بروز نخواهد شد،..
پیامی از نتیجه حضور ملت، در عرصه انتخابی دیگر...
هرگز تصور نمیکردم که پیام بعدی که از او دریافت میکنم، پیام او، شعبان عطشان و شتابان به نبرد،... پیام پیوستن اَش به أبدیت باشد،.. عند رَبَّهُم یرزقون..
و در طلیعه اخرین رمضانِ شعبان، بدرقه کننده او تا خلد برین باشم،..... امّاٰ، اینبار هم از جور زمانه، از راه دور..
سردار شعبان نصیری هم به خیل شهیدان شاهد پیوست،
او شهادت را از ابتدا برگزیده بود، و شهادت، در نهایت، او را برگزید...
هنیئاً له..
مقام اَش عالی و مرتبه اَش اعلی باد.
بامید به ثمر نشستن خون او و دیگر شهیدان راه حق،
بامید غلبه کامل حق و خشکیدن ریشه ظلم و تباهی و خشونت،
بامید نابودی داعش و بانیان ترور و وحشت،
بامید استیلای صلح و ثبات و ارامش در منطقه و جهان.
علیرضا اکبری
خادم دیرین مجاهدان "بدر".....
یکشنبه ٧ خرداد ٩٦
///
از صفحه علیرضا اکبری
سردار حاج شعبان نصیری در راه دفاع از حریم اهل بیت سلام الله علیها و تامین امنیت کشورمان در نبرد با داعشیان در حومه موصل بشهادت رسید.
خون شما شب تاریک را روشن خواهد کرد ...
با زیرنویس فارسی
خوب نگاه کنید این عکس را؛ بچه های فوعه قبل از خروج از محاصره
آخرین بار دست روی شانه های هم گذاشتند و آخرین عکس یادگاری را در روستای آبا و اجدادی شان انداختند.
به امید آزادی و خروج از محاصره...
اخبار می گوید چند ساعت بعد از انفجارِ امروز تبادل آغاز شد و امشب همه ۵۰۰۰ نفر وارد حلب می شوند.
اما چه باید گفت از مادری که فرزندش را جا گذاشته و به اجبار و تکلیف آمده؟! فرزندی که همه ی راه را برایش قصه آزادی خواند ... قصه دیدار با خانواده و دوستان... برایش از قصه های شجاعت مجاهدین گفته و از خدا خواسته که او هم بزرگ شود و لباس جهاد بر تن کند.
اما حالا بدون او به حلب رسیده و چه رسیدنی ؟!
راستی چقدر این تصویر شبیه به کربلاست؟! آری اینجا شام سرزمین مصائب زینب کبری (س) ست.
سرزمین رباب سلام الله علیهاست.
آنها هم فرزاندانشان را در کربلاء گذاشتند و به اجبار آمدند. اما این کجا و آن کجا؟!
راستی مگر نشنیده اند که ما مدافع آن زینبی (س) هستیم که فرمود: " فواللّٰه لن تمحوا ذکرنا "
مگر می تواند تاریخ شما را فراموش کند؟! مگر توانست حسین (ع) را فراموش کند؟!
به این عکس خوب نگاه کنید؛ آنها میخندند؛ آنها در تاریخ گم نمی شوند.
خودم میدانم، جنگ سوریه کم جنایت و خون ریزی به خود ندیده.
اما این بار فرق میکند.
سختی ش آنجاست که انسان در غربت و زیر چشم دشمنِ نامرد مصیبت ببیند. و نگذارند که خودت به داد عزیزانت برسی.
این بار فرق می کند که زن و کودک غیرمسلح را با صدها بار عهد و پیمان و تضمین برای تبادلی متوازن راهی کنی تا جان انسان های کمتری در جنگ و درگیری از بین برود. اما 48 ساعت آنها را اسیر کردند و در روز روشن و جلوی چشم دنیا این جنایت را روا داشتند. آنها شهید نیرنگ و بدعهدی شدند...
مردان فوعه در هر عملیات سنگین مسلحین نهایتا ۵۰ شهید می دادند، اما از طفلکان و بانوان خود محافظت کردند و داغ سقوط فوعه کفریا را به دل دشمن گذاشتند.
حالا یکجا 60 شهید داده اند که اکثرشان کودک و زن هستند. که باید منتظر باشیم تا همان دشمن نامرد و بی دین به امداد شان برسد. این داغ را به کجا باید بُرد ؟!
راستی مسلحین مضایا و زبدانی تماما در امنیت به سر می برند.
در مرام شیعه علی بن ابیطالب (ع) نبود که با اسیر و غیرمسلح تلافی کند.
بزدل است کسی که در میدان مردانه می بازد و تلافی را از کودکان و زنان میگیرد.
مگر ندیدند مرام ما را؟! مسلحین الوعر و داریا و خان الشیخ و قدسایا و... همه به سلامت منتقل شدند و نه دست اهانت کسی به آنها رسید و نه خون از دماغ کسی جاری شد.
همین برای قضاوت کفایت میکند که مرام و دین آنها چیست...
و سبحان الله ازینکه بعد از جنایت هم در صفحاتشان با شادی و خوشحالی بهم تبریک میگویند.
اینها نمی دانند که ما مدافعان آن بانویی هستیم که در اوج مصائب فرمود: " ما رأیت الا جمیلا".
و چه مزدی بالاتر از این شهادت برای جهادِ زینبیِ شیرزنان فوعه و کفریا...
و ای بهشتی کودکان فوعه!
در خواب ناز خود غوطه ور باشید که دایه های بهشتی شما را بس.
شما تاوان ولایت و محبت علی(ع) و زهرا(س) را دادید.
شما تاوان عشق زینبی(س) را دادید.
"و نعم عقبی الدار" ...
ما را ببخشید که به جای ما هم تاوان می دهید و اینجا عده ای ناسپاسی میکنند و طعنه میزنند...
بعید میدانم با تصویر پیکرهای نازنین سوخته شما هم از خواب بیدار شوند و بفهمند این جنگ تمام عیار هدفش کیست...
آسوده ی راحت طلبِ مانده ی در شهر را چه به درد و بلای مجاهد و مدافع و شهید ؟!
و باز هم ما را ببخشید که اینجا در ام القرای شیعه، کسی به فکر شما نبود و بازی و سرگرمی برایمان مهم تر بود...
کجاست حاج رسول حیدری ما؟! که داغ و درد اهل سنت بوسنی آرام و قرار را از او گرفت و راهی قلب اروپا شد تا درد تجاوز به نوامیس مسلمین ادامه پیدا نکند... و جان شیرین اش را همانجا نهاد ..
عظمت این داغ را ما چه میفهمیم؟! باید به صاحب الزمان (عج) تسلیت گفت که می بیند و میشنود و داغ شیعیانش را می گرید...
خدایا به کودکان در آتش سوخته فوعه، برسان مهدی صاحب الزمان (عج) را که جان ها به تن گران آمده و شرم از زنده بودن داریم ...
داغ عظیم است و نمی توان از آن گذشت، اما هنوز بخشی از مجروحین در شهرک های اطراف حلب در اختیار مسلحینِ بدعهد و بی دین هستند. و از همه چیز مهم تر حفظ جان آنهاست ...
اما شکی نیست که این جنایت بی جواب نمی ماند که " لا تستعجل عقابهم فأن ربک بالمرصاد " ...
و این خونهایی که یقینا هدر نرفته ...
عشق چون گوهر نایابش کرد /// عاقبت داغ حسین آبش کرد
#شیعه
#شهادت
#لایوم_کیومک_یااباعبدالله
#جهاد_رضا
مى پرسند، مدافعان حرم در حلب چه مى کنند ؟
مگر آن جا حرمى هست؟
نمى دانستند محله راشدین، حرم شیعیان شهیدان #فوعه و #کفریا مى شود...
ما برای دفاع از مظلوم و مبارزه با تکفیر در سوریه هستیم .
مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تبْدِیلا.
پیکر 4 شهید مدافع حرم که در درگیریهای اخیر حماه به شهادت رسیدند وارد ایران شد.
شهیدان "قدرت الله عبودی"، "آزاد خشنود" و "ابوذر فرح بخش" از استان فارس (شهرهای "بیضا"،" سروستان" و "داراب") و شهید علیرضا یعقوبی از لشگر فاطمیون (اعزامی از شیراز) شهدایی بودند که پیکرشان اخیرا جهت مراسم تشییع و تدفین وارد کشور شده است.
پیکر شهید حسین رحمانی از دیگر شهدای لشگر فاطمیون نیز روز گذشته در رفسنجان تشییع شد.
شهید حسین معز غلامی از پاسداران همدان در حماه ی سوریه به فیض شهادت نائل آمد .
سعید خواجه صالحانی از بسیجیان شهرستان پاکدشت امروز و در منطقه عملیاتی شمال غرب حماه به خیل یاران شهیدش پیوست.
مراسم وداع با این شهید روز دوشنبه در حسینیه بنی فاطمه خیابان عمار شهرستان پاکدشت برگزار می گردد.
رزمنده بسیجی علی کریمی در موصل عراق به فیض شهادت نائل آمد.
دومین سالگرد شهادت فرماندهان فاطمیون ابوحامد و فاتح
همزمان با سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا [سلام الله علیها]
چهارشنبه ١١ اسفند ١٣٩٥، ساعت ١٨
مشهد مقدس، حرم مطهر رضوى
دمشق، زینبیه
مصطفی زال نژاد از پاسداران آمل مازندران در راه دفاع از حریم الهی در درعای سوریه به شهادت رسید .
مهدی نعمایی از استان البرز در راه دفاع از حریم آل الله در حماه سوریه به شهادت رسید .
